![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هـنوز میچـکـد از چـشمها بهـانۀ تو بیا که سر بگـذارد جهـان به شانۀ تو بـرای گـریۀ این ابـرهـای سرگـردان کجاست بهتر از آغوش بیکرانۀ تو؟ سحـر سحـر همه جا بادها سـراسیمه نفس نفس همه در جستوجوی خانۀ تو و بین باغ خزانخیز چارفصل هنوز به انتـظـار تو قـد میکـشد جـوانۀ تو به صبح جمعه قسم! عصر، عصر دلتنگیست بـخــواه تـا بــشـوم لایـق زمــانـۀ تـو
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
باید بـرای درک حـضورش دعـا کنیم خود را از این جهـان خـیالی جدا کنیم هرگز برای پر زدن از پیله دیر نیست از جنس عشق، بال و پری دست و پا کنیم گم کردهایم ما خودمان را و لازم است در ندبـهها شکـایت از این ماجرا کنیم در حیرتم از اینکه غـریبـیم و باز هم هرگـز نـشد که یـادی از آن آشـنا کنیم شرط است در طریق محبت که جان خویش هـمـواره از تـعـلّـق عـالـم رهـا کـنـیـم ما از هرآنچه غیر رخ دوست خستهایم بی او چگـونه با دل بیچـاره تا کـنیم؟ »خـورشید را برای ظهـور آفریدهاند« فکـری بـرای رفـتـن این ابـرها کـنـیم تنها حضورِ اوست که درمان دردِ ماست باید برای درک حـضورش دعـا کـنیم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
باز هم آدیـنه شد، مـانـدهام در انـتـظار چشم در راه تـوأم، بیقـرارم، بیقـرار من تو را گم کردهام، پشت فصلی از دریغ من تو را گم کردهام، پشت فصل انتظار سمت چـشمان تو کو، تا بیـاسـایم دمی در پنـاه چـشم تو، ای رسـول نـوبـهار بیفروغ عشق تو، میشود هستی یتیم مهر و ماه و آسمان، میشود بیاعتبار تـشـنۀ وصل تـوأم، ای دلـیـل زنـدگـی کی به پایان میرسد، روزهای انتظار؟! مهر عالمتاب عدل، یک تبسم جلوه کن تا بمـیرد ظلـم شب، تا بخـندد روزگار باز هم آدیـنه شد، جاده اما خـالی است باز هم سهم من است، حسرتی دنبالهدار
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آنقدر حاضری که کسی از تو دور نیست هرچند دیده، قابل درک حضور نیست بر پـلکهای خـسـتـۀ من پـا نـمینهی چون پلکان خیس، مجال عـبور نیست شـد تـکـه تـکـه، آیـنـۀ جـانـم از گـنـاه امـا کـدام آیـنـه مـشـتـاق نـور نـیست؟ ای ترجـمان صبـر خـداوند بر زمـین! بازآ که جان مـردم دنیا صبـور نیست رو کن تو ای عزیز به ما نیز، چون ثواب گاهی به جز زیارت اهل قـبور نیست آمیخت حق به باطل و باطل به حق، بیا ای منتقم! که چاره به غیر از ظهور نیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وجـود، ثـانـیه ثـانـیه در تو فـانـی شد طـلـیعـۀ غـزلی صـاحـبالـزمـانی شد بـرای دیـدنت ای آفـتـاب در پـس ابـر قـنوت پنجـرهها غـرق ندبهخوانی شد نگـاه چـلهنـشـین کسی به آیـنـه خورد که پای عهد خودش ماند و شمعدانی شد به جز ظهور تو در مُلک طور جلوه نبود اگر چه روزی این دیده «لن ترانی» شد عقیق، خون جگر خورد و در رکاب تو ماند اویـس خــانـۀ تـو سـیـد یــمــانـی شـد نگاه خیس شهیدی دو خط عریضه نوشت به دسـت آب روان داد و آسـمانی شد خوشا به ندبۀ أین الحـسین وقت سحر که سوی کرببلا رفت و جمکرانی شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
تو آفـتـاب یـقـیـنـى، بـهـار رویـایى طراوت گل سرخى، نسیم صحرایى تو ابـر منـقـلب چـشمهاى پرهـیزى تو قـطره قـطرۀ بـاران ناشکـیـبایى تو فصل رویش عشقى، نگاه مجنونى تو آبـشار صمـیـمـیـتى، تو لـیـلایـى تو نرم و سبز و لطیفى، تو موج احساسى تو روح پاک مسیحى، تو دست موسایى تو لحظههاى خوش خاطرات شیرینى تو بـاغ عـاطـفههایى، امـید فـردایى تو جلـوۀ سـحـرى، آبـروى انـسانى تو نور روشن صبحى، تو جام صهبایى تو گرم باده عـشقى، بهـار زیستـنى تو شور و شوق شقایق به دشت دلهایى تو شعر خواجه شیراز و شمس تبریزى تو معـنى کـلـمات هـمیـشه زیـبـایى
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
ای غـروب جمعه مولایم چه شد؟ یـوسـف گـم گـشـته آقـایم چه شد؟ بار دیگر جـمعـه آمـد یـار نیـست تـشـنهام سرگـشـته سقـایم چه شد؟ ****************** خـسـتهام بس جـمـعهها تکـراریند دائــمـاً ایـن اشـکهـایـم جـاریـنـد تـا به کی نـدبـه بـخـوانم بـیفـرج یـاد تـو هـر شـب مـرا دلـداریـنـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مـولای من ای از تـبـار آب و بـاران روح لـطـیف سـبز هر فـصل بهـاران در الـتهـاب لحـظـههـای بی تو بـودن هـمچـون یتـیـمانـیـم، سر در گـریـبان سوز دل یاران شفایش یک نگاه است از سوی تو ای گمشده از چـشمهامان مـولای من، مـولای من! آتـش گرفـتم چون هیمهای سوزان میان باد و طوفان پـای برهـنه، میروم در وادی عـشق مقـصد تویی ای آرزوی هر مسلمان! در ازدحام اشک و غم با شب نشـستم شـایـد تو را یـابم تو را ای مـاه تابان! قـصد زیـارت میکنم یا رب مـدد کن تا بشنوم من از حـبـیبت صوت قـرآن درد آشـنـایـم با شـمـا ای سـوتـه دلها لـطـف خـدا را دیـدهام در نـدبـههـاتان آدیـنـههـا بـوی خــدا و عــشـق دارنـد آدینه صبحی میرسی خورشید رخشان
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مـانـدیـم ز دیـدار تو آواره و حـیـران ای عشق خدایی همه ای چشمۀ جوشان! چشمان شقایق همه در راه تو مانده است ای شور غزل در نفـس سـبز بهـاران دیریست در اندیشۀ خود غوطه ورم تا با نام تو آذین شود این سینه به عرفان سرگشته و حیران همه در ورطۀ طوفان ای سـاحـل امـنـیت این شیعه مسلمان زندان جنون گـشته زمین بی نفـس تو برگـرد بیا ما همه چون خیل اسـیران مـولـود تویی وعـدۀ مـوعـود تویی تو برگرد عـدالـت بـنـما؛ ظـلـم بسـوزان تو آیۀ عـشـقی تو هـمـه سـورۀ عـدلی ای نور تـجـلی شـده از صاحب قرآن در حد توان نیست که وصف تو بگویند گر جـمـع شوند و بـنـگـارند دبیـران!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
به انتظار تو هر روز و شام میمانیم و قـصّه غـم هجـرت مدام میخـوانیم برای دیـدن روی مه تو جـان جـهـان به چارسوی زمین اسب شوق میرانیم بیا بیـا که بـهـاران شود زمـسـتـانهـا بیا که در قدمت، سر، چو گل، برافشانیم کرَم نـما و قـدَم نه، ز مهر، محفـل ما که خاک رهـگـذرت با مـژه بروبانیم تو قـطـب عـالـم امکـانـی و ولّی حـقّ بیا که بیتو، همه، جسمهای بیجـانیم امام برحـق ما، گرچه غـایبی ز نظر مطـیع امـر تو مـولا چنان غـلامـانـیم بیا و صحنه گـیـتی ز عدل پُر گردان اسیـر ظـلـم و جـفـائـیم و بیپنـاهـانـیم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
کسی میآید از یک راه دور آهسته آهسته شبی هم میکند زینجا عبور آهسته آهسته غبار غربت از رخسار غمگین دور میسازد و ما را میکند غرق سرور آهسته آهسته دل دریایی ما را به دریا میبرد روزی به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته ازین رخوت رهایی میدهد جان های محزون را درونها میشود پر شوق و شور آهسته آهسته نسیم وحشت پائـیز را قدری تحمل کن بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته کسی میآید و میگیرد احساس خدایی را ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته فنا میگردد این تاریکی و محنت ز دنیامان ز هر سو میدمد صدگونه نور آهسته آهسته به سر میآید این دوران تلخ انتظار آخر و ناجی میکند اینجا ظهور آهسته آهسته ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن که او مردانه مییابد حضور آهسته آهسته
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
ای در هـراس روز قـیـامت پـنـاه من ای آشـنای اشک من و سـوز و آه من با تو چه زود نـاز مـرا میخـرد خـدا ای تا حـریـم قـرب خـدا شـاهـراه من
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
وقتی به طـوس جا به کنار تو میکنم احساس وصل حق به جوار تو میکنم یک حـج به نـامۀ عـمـلم ثبت میشود با هـر قـدم که رو به دیـار تو میکـنم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
باز هم شهر مدیـنه نـوربـاران میشود حضرت جبریل در یک خانه مهمان میشود ماه ذیقعدهست، روز یازده از آن بود ماه هشتم در سپهر دین نمایان میشود
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
مژده آمد برجهان مصداق کرّمنا رضا مـظـهـر ذات خـدا بـند دل طـاهـا رضا صورتش وجه هوالهو قد او سرو لب جو ضـامن چـشـمـان آهـو والی والا رضا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
امشب مه ذيقـعـده خورشيد به بر دارد امـشـب حَــرَم قــرآن آذيـن دگــر دارد امشب صدف عـترت پاكيزه گهر دارد امشب خبری تازه با خويش سحر دارد سيـنا شجـر آورده، طـوبی ثـمـر آورده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
برخیز که هنگام درود و صلوات است میـلاد رضـا گـاه نـزول بـرکـات است ************** بر تـربت و بر خـون شهـیدان صلوات بر حضرت سلـطان خـراسان صلـوات ************** بـا نــام رضــا عــقــده ز دل وا کــردم یک مـصرعی از بـهـر تو انـشا کـردم ************** صحن گوهرشاد تو بهتر زعرش اعظم است آب سـقـاخانـۀ تو مثـل آب زمـزم است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
ای عـاشـقـان سـرّ الـهـی بـرمـلا شـد دامـان نـجـمـه مـهـبـط نـور خـدا شـد باب الحـوائج آمـده حـاجت بخـواهـید میلاد او شد، عالـمی حـاجت روا شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
خدا میخواست لطفت تا قیامت بیکران باشد به دنیا آمدی تا شیعه با تو در امان باشد رضاجان! خوف این دارم که از غفلت مرا روزی زبانم لال جز تو نام دیگر بر زبان باشد امامی که مرا با یک سلام ساده مشهد برد نباید با مکان باشد که باید لا مکان باشد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام رضا علیهالسلام
داده خــبــر بــاد صـبـا آمــد ز ســوی کـبــریـا نــــــور دل اهــــل ولا مولا علی موسیالرضا عالم شده غـرق سرور یثرب شده وادی طـور از مقدمش دریای نـور مولا علی موسیالرضا زیـبا شده امشب جهـان برجان رسد بوی جنان گردیده در عـالم عـیان مولا علی موسیالرضا مــــاه دل آرا آمـــــــده نـــوری بـه دنـیـا آمـده آرام دلـــهــــا آمـــــــده مولا علی موسیالرضا چون رحـمة اللعـالـمین بر شیعـیان حبل المتین خورشید عصمت ماه دین مولا علی موسیالرضا عالم پر از شور و شعف گوهر درآمد از صدف آمــد گــل شــاه نـجــف مولا علی موسیالرضا نـوری ز ســرمـد آمـده عــبــدی مـــؤیــد آمـده نــجــل مـحــمــد آمــده مولا علی موسیالرضا حُـسن کـمالت کـوثـری خوی و خصالت حیدری خـوبان عـالـم را سری مولا علی موسیالرضا نـور دو چـشـم خـاتمی تو جود و احسان را یمی درمــان درد عــالــمـی مولا علی موسیالرضا گـر بـنـدهای بیمـایـهام بر درگهـت هـمـسایهام مـهـر تو شد سـرمایهام مولا علی موسیالرضا ای گـلبن زهرا سرشت صحنین زیبایت بهشت حُـبّ تو خط سرنوشت مولا علی موسیالرضا مــحـو تــجــلای تــوأم غــرق تــمــنــای تـوأم مــســت تـــولای تـوأم مولا علی موسیالرضا ای صاحب جود و کرم عـمـری گدای این درم پُر کن ز رحمت ساغرم مولا علی موسیالرضا گـردیـدهام مـهـمـان تـو بنـشـستهام بر خوان تو شـرمـنـدۀ احــسـان تـو مولا علی موسیالرضا ای بر همه تو تکـیهگاه مست توأم با یک نگـاه آوردهام بــر تــو پــنـاه مولا علی موسیالرضا ای گــلــبـن آل عـــبـــا سرمـنـشأ جـود و سـخا بنما نگـاهی بر( رضا) مولا علی موسیالرضا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
تـا یـوسـف اشـکـم سَـرِ بـازار نـیـایـد کـالای مــرا هـیـچ خــریــدار نـیــایـد در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غـیر از جـگـر سوخـته در کار نـیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست تا خـلـق نگـویـنـد گـل از خـار نـیـاید بیـمار فـراقـم من و وصل است دوایم تـدبـیـر، بـه کـار مَـنِ بــیـمـار نـیـایـد یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بـر دیـدن این دلـشـده یـکبـار نـیـایـد نومیدی و درگـاه تو؟! بیسـابـقه باشد از سوی تو جـز رحـمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَـرِ تو شـخـص گـرفـتار نـیاید دیـدم همه جا بر در و دیـوار حریمت جـایی نـنـوشـتـهست گـنـهکـار نـیـایـد جاروکش درگـاه توأم همچو «مؤید« زین بیـش از این بـنـدۀ دربـار نـیـایـد
: امتیاز
|